ای غم ، تو که هستی از کجا می آیی ؟
هر دم به هوای دل ما می آیی
باز آی و قدم به روم چشمم بگذار
چون اشک به چشمم آشنا می آیی
نظرات شما عزیزان:
arezoo 
ساعت21:19---2 خرداد 1391
روزهای تکراری ، گذشت آن لحظه های بیقراری
گذشت آن شبهای پر از گریه و زاری
کمی دلم آرامتر شده
فراموشت نکرده ام ، مدتی قلبم از غمها رها شده
شب های تیره و تار من
مدتی بیش نیست که میگذرد از آن روز پر از غم
به یاد می آورم حرفهایت را
باز هم گذشته ها میسوزاند این دل تنهایم را
|